فیگور هاشیراما با نیم تنه اضافه
مهدی یک طرفدار بزرگ انیمه ناروتو بود. از بچگی عاشق شخصیت هاشیراما سنجو، اولین هوکاگه روستای کنوها، بود. هاشیراما یک نینجا قدرتمند و مهربان بود که توانایی کنترل درختان را داشت. مهدی همیشه خواسته بود یک فیگور از هاشیراما داشته باشد، اما نمی توانست یکی را پیدا کند یا قیمت آن را بپردازد.
روز تولدش، مهدی از مادرش یک بسته بزرگ گرفت. وقتی آن را باز کرد، چشمانش از شادی درخشید. درون بسته، یک فیگور هاشیراما با جزئیات بالا و کیفیت عالی بود. مهدی از شوق فریاد زد و مادرش را در آغوش گرفت.. او نمی توانست چشمش را از آن بردارد. او احساس می کرد که هاشیراما با او حرف می زند و او را به عنوان یک نینجا تشویق می کند.
مهدی هر روز با فیگور هاشیراما صحبت می کرد و از او درباره نینجوتسو، چاکرا و تاریخ روستای کنوها می پرسید. او حس می کرد که هاشیراما یک دوست واقعی برای او شده است. او همچنین با فیگور هاشیراما از قسمت های مورد علاقه اش از انیمه ناروتو می گفت و نظراتش را می شنید. مهدی از زندگی خود راضی بود و هیچ چیز را نمی خواست.
یک روز، مهدی به مدرسه رفت و فیگور هاشیراما را در اتاقش گذاشت. وقتی برگشت، دید که در اتاقش باز شده است و فیگور هاشیراما نیست. او به سرعت وارد شد و دید که برادر کوچکترش، علی، با فیگور هاشیراما بازی می کند و آن را به زمین می اندازد. مهدی عصبانی شد و داد زد: “این چیه؟ این فیگور منه! چرا باهاش بازی می کنی؟ بده اینو به من!” علی گفت: “این فقط یک عروسکه. چه فرقی می کنه؟ منم می خوام باهاش بازی کنم. برو بابا!” مهدی برادرش را کنار زد و فیگور را از دستش گرفت. او دید که فیگور هاشیراما شکسته شده است. عصای جادویی او شکسته، کلاهش پاره و لباسش کثیف شده بود. مهدی اشک ریخت و گفت: “چه کردی تو؟ این فیگور هاشیراماست، اولین هوکاگه روستای کنوها. او یک نینجا قدرتمند و مهربانه. او یک دوست واقعی برای من بود. تو چطور می تونی اینطوری باهاش برخورد کنی؟ تو هیچ وقت نمی فهمی!”
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.