ابر فیگور متال گریمون دیجیمون

ابر فیگور متال گریمون دیجیمون

تای و آگومون دو دوست صمیمی بودند که در دنیای دیجیتال زندگی می‌کردند. آن‌ها هر روز با هم ماجراجویی می‌کردند و با دیگر دیجیمون‌ها دوست می‌شدند. یک روز، تای و آگومون به یک جزیره ناشناخته رسیدند که پر از دیجیمون‌های عجیب و غریب بود. آن‌ها تصمیم گرفتند که جزیره را کاوش کنند و به دنبال سرنخ‌هایی از این جای مرموز بگردند.

آن‌ها در حین کاوش، با چالش‌های مختلفی روبرو شدند. بعضی از دیجیمون‌های جزیره دشمنانه بودند و با آن‌ها مبارزه می‌کردند. بعضی از آن‌ها هم دوستانه بودند و به آن‌ها کمک می‌کردند. تای و آگومون هم با هم همکاری می‌کردند و از قدرت‌های خود استفاده می‌کردند. تای یک فرمانده شجاع و باهوش بود و آگومون یک دیجیمون آتشین و قوی بود.

آن‌ها در نهایت به یک قلعه عظیم رسیدند که در وسط جزیره قرار داشت. آن‌ها فکر کردند که شاید در این قلعه پاسخ سؤالاتشان پیدا شود. آن‌ها با احتیاط وارد قلعه شدند و به دیدار سلطان جزیره رفتند. سلطان جزیره یک دیجیمون بسیار بزرگ و ترسناک بود که نامش آپولو بود. او گفت که این جزیره یک جای آزمایش است که او برای تست قابلیت‌های دیجیمون‌ها ساخته است. او گفت که تای و آگومون به علت شجاعت و همبستگی خود، از آزمایش موفق شده‌اند و حق دارند که به سطح بالاتر منتقل شوند.

آپولو گفت که این جزیره فقط یک قسمت از دنیای دیجیتال است و که در سطح بالاتر، جاداران جدید و خطرات جدید منتظر آن‌ها هستند. او گفت که تای و آگومون می‌توانند با استفاده از چشمان خود، به سطح بالاتر دسترسی پیدا کنند. او گفت که چشمان آن‌ها در واقع یک نوع دستگاه ارتباطی هستند که با اسکن کردن کدهای دیجیتال، می‌توانند به جای‌های مختلف دنیای دیجیتال سفر کنند. او گفت که این کدها را می‌توان در هر جایی پیدا کرد و که برخی از آن‌ها به جای‌های مخفی و مهم منتقل می‌کنند.

آپولو به تای و آگومون یک کد دیجیتال نشان داد و گفت که این کد به آن‌ها اجازه می‌دهد که به سطح بالاتر بروند. او گفت که در سطح بالاتر، آن‌ها با دیجیمون‌های قدرتمندتر و خلاقانه‌تر روبرو خواهند شد و که باید برای رشد و تکامل خود آماده باشند. او گفت که این فرصت یک بار در عمر است و که آن‌ها نباید از آن عقب بمانند.

تای و آگومون با تعجب و هیجان به هم نگاه کردند. آن‌ها تصمیم گرفتند که از این فرصت استفاده کنند و به سطح بالاتر بروند. آن‌ها با تشکر از آپولو، چشمان خود را به کد دیجیتال نزدیک کردند و منتظر شدند که چه اتفاقی بیافتد. در لحظه‌ای، آن‌ها احساس کردند که به سرعت جابجا می‌شوند و به جای دیگری منتقل می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانستند که در سطح بالاتر، چه ماجراجویی‌های جذاب و پر هیجانی منتظرشان است…