سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی

17,900,000 ریال

اسم شخصیت این محصول سانجی پا است . نام انیمه ای او سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی می باشد. او عاشق ماجراجویی و هم چنین به طبیعت علاقه زیادی دارد . سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی در انیمه تولز موجود هست و از کیفیت ساخت بالایی برخورداره ، یک روز، او تصمیم گرفت که به کوه‌های نزدیک روستا برود و ببیند چه چیزهایی در آنجا پنهان است. او کوله‌پشتی خود را با آب، نان، چاقو و کبریت پر کرد و راهی کوه‌ها شد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی

سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی ، سانجی یک پسر جوان و شجاع بود که در یک روستای کوچک زندگی می‌کرد. او عاشق طبیعت و ماجراجویی بود و همیشه به دنبال کشف جاهای جدید و ناشناخته بود. یک روز، او تصمیم گرفت که به کوه‌های نزدیک روستا برود و ببیند چه چیزهایی در آنجا پنهان است. او کوله‌پشتی خود را با آب، نان، چاقو و کبریت پر کرد و راهی کوه‌ها شد.

سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی با شوق و اشتیاق به سمت قله‌های بلند پیش می‌رفت و از مناظر زیبا و دیدنی لذت می‌برد. او گاهی اوقات می‌توانست حیوانات وحشی را از دور ببیند و گاهی اوقات هم با گل‌ها و درختان عجیب و غریب روبرو می‌شد. او هر چه بالاتر می‌رفت، هوا سردتر و باد شدیدتر می‌شد. او تصمیم گرفت که در یک جایی که کمی محافظت شده بود از باد، اردو بزند و استراحت کند.

فیگور سانجی پای آتشین رزینی ، یک آتش روشن کرد و نان خود را خورد. او به آسمان شب نگاه کرد و از دیدن ستاره‌های درخشان خوشحال شد. او فکر کرد که شاید او تنها کسی باشد که این منظره را می‌بیند و احساس افتخار کرد. او تصمیم گرفت که فردا صبح به قله برسد و ببیند چه چیزی در آنجا انتظارش را می‌کشد.

سانجی خوابش برد و به خواب رفت. او در خواب یک رویای عجیب دید. او دید که در یک جنگل آتشین گیر افتاده است و هر طرف که می‌نگرد، شعله‌های قرمز و نارنجی را می‌بیند. او می‌خواهد فرار کند اما نمی‌تواند. او می‌ترسد که بسوزد و فریاد می‌زند. او یک صدای بلند می‌شنود که می‌گوید: «سانجی، سانجی، بیدار شو.»

سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی با ترس از خواب پرید و چشمانش را باز کرد. او دید که آتش اردوگاهش فروزان شده است و دود زیادی تولید کرده است. او دید که یک شخصی در کنار آتش ایستاده است و به او می‌گوید: «سانجی، سانجی، بیدار شو.» او نمی‌توانست باور کند که چه کسی را می‌بیند. او دید که آن شخص هیچ کس دیگری نیست جز رزینی، دختر روستایی که او عاشقش بود.

رزینی یک دختر زیبا و مهربان بود که در روستای سانجی زندگی می‌کرد. او هم عاشق طبیعت و ماجراجویی بود و همیشه به سانجی کمک می‌کرد. او همچنین یک استاد آتش‌بازی بود و می‌توانست با آتش بازی کند و شکل‌های مختلفی را با آن بسازد. او همیشه به سانجی می‌گفت که آتش را باید احترام گذاشت و با آن دوست شد. او می‌گفت که آتش می‌تواند هم دوست و هم دشمن باشد و بستگی به این دارد که چگونه با آن برخورد کنیم.

سانجی از دیدن رزینی خوشحال شد و از خوابگاهش بلند شد. او پرسید: «رزینی، تو اینجا چه می‌کنی؟ چگونه پیدام کردی؟»

رزینی گفت: «سانجی، من دنبالت بودم. من می‌دانستم که تو به کوه‌ها رفتی و می‌خواستم با تو باشم. من دوست دارم که با تو ماجراجویی کنم و جاهای جدید ببینم. من هم کوله‌پشتی خود را با آب، نان، چاقو و کبریت پر کردم و راهی کوه‌ها شدم. من تو را از ردپایت پیدا کردم و به تو رسیدم.»

سانجی گفت: «رزینی، من خیلی خوشحالم که تو اینجا هستی. من هم دوست دارم که با تو باشم و از تو یاد بگیرم. اما چرا آتش را اینقدر بزرگ کردی؟ تو می‌دانی که آتش خطرناک است و می‌تواند همه چیز را بسوزاند.»

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سانجی پا آتشین پایه رزینی مشکی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *