فیگور اورجینال توگه اینوماکی برند پاراده

در یک شب سرد و برفی، توگه اینوماکی، نینجای جوان و مرموز از مدرسه جوجوتسو، در حال گشت‌زنی در خیابان‌های خلوت بود. او که به دلیل قدرت کلامی‌اش شناخته شده بود، همیشه با احتیاط صحبت می‌کرد تا از آسیب رساندن به دیگران جلوگیری کند.

اینوماکی به یک کوچه تاریک رسید و صدایی ضعیف شنید. او به سمت صدا حرکت کرد و متوجه شد که یک دختر کوچک در حال گریه است. دخترک از دست یک شیطان فرار کرده بود و حالا گم شده بود.

با مهربانی و دقت، اینوماکی به دختر کمک کرد تا آرام شود و با استفاده از قدرت‌های خود، موقعیت شیطان را شناسایی کرد. او با آرامش و تمرکز، کلماتی را زمزمه کرد که باعث شد شیطان در جای خود میخکوب شود.

پس از اطمینان از اینکه دختر امن است، اینوماکی به سرعت به سمت شیطان حمله‌ور شد و با چند کلمه قدرتمند، او را شکست داد. دختر کوچک با تعجب و قدردانی به اینوماکی نگاه کرد.

اینوماکی، با لبخندی محو، دختر را به خانواده‌اش بازگرداند و بدون اینکه کسی متوجه شود، به سایه‌ها بازگشت. او همچنان به محافظت از شهر ادامه داد، در حالی که همیشه مراقب بود تا از قدرت کلامی‌اش به درستی استفاده کند.