فیگور دنجی سایز بزرگ با نیم تنه
این داستان کوتاهی درباره دنجی است که در یک روستای کوچک زندگی میکرد. دنجی یک پسر بچه بود که همیشه با خلاقیت و انرژی خودش، همه را شگفتزده میکرد. او به همراه دوستانش، هر روز بازیهای جدید و جالبی را اختراع میکرد. یک روز، دنجی و دوستانش تصمیم گرفتند که به جای بازی، به کمک هم، چیز جدید و خلاقانهای بسازند.
آنها به فکر این افتادند که چگونه میتوانند گلهای زیبای باغچه را به شکل جالب و خلاقانهای تزئین کنند. پس از مدتی تلاش، آنها به نتایج خیره کنندهای رسیدند. آنها با استفاده از گلهای باغچه، چیدمانهای جالب و خلاقانهای ساختند که همگان را شگفتزده کرد. دنجی و دوستانش با افتخار نتایج خود را به مردم نشان دادند و همگان از خلاقیت و تلاش آنها تعریف کردند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.