اکشن فیگورنزوکو کپی نندوروید

نزوکو یک دختر شاد و مهربان بود که با خانواده اش در یک کلبه ی ساده زندگی می کرد. او دوست داشت به مادرش کمک کند و با برادرش، تانجیرو، بازی کند. او همچنین علاقه مند به گل ها و حیوانات بود و همیشه با آن ها صحبت می کرد. او رویای داشت که یک روز به شهر برود و جاذبه های آن را ببیند.

اما روزی، همه چیز تغییر کرد. یک شیطان خبیث به خانه ی نزوکو حمله کرد و خانواده اش را به قتل رساند. فقط نزوکو و تانجیرو جان سالم به در بردند، اما نزوکو نیز تبدیل به یک شیطان شد. تانجیرو با دیدن این حادثه، ناامید و ناراحت شد. اما او تصمیم گرفت که خواهرش را نجات دهد و راهی برای درمان او پیدا کند.

تانجیرو و نزوکو به سفر خود آغاز کردند و با شیطان‌کش‌های مختلف آشنا شدند. آن ها با استاد تانجیرو، اوروداکی، و دوستان جدیدش، زِنِئِتسُ و اینوسُکِ، همراه شدند. آن ها با شیطان‌های قدرتمند و خطرناک مبارزه کردند و جواهر چهار روح را جمع آوری کردند. آن ها همچنین با دشمن اصلی خود، موزان کِبُتسُجِ، پادشاه شيطان‌ها، روبرو شدند.

نزوکو در طول سفر، تغییرات زیادی را تجربه کرد. او حس کرد که قلبش همچنان مثل گذشته است و به برادرش و دوستانش علاقه مند است. او سعي كرد كه با خوردن خوراكي هاي تانجيرو به جاي خوردن خون انسان، تغذيه كند. او همچنین قابليت های جديدي كسب كرد، مثل توليد خلقت های شكل پذير از خود و استفاده از جادو ي خورشيدي كه مي توانست شيطان‌ها را بكشد. او حس كرد كه قابليت های خود را بخاطر عشق به برادرش پيدا كرده است.

این داستان درباره ی نزوکو، دختر شيطان‌كش، است.