فیگور اورجینال ادوارد گارلیک
فیگور اورجینال ادوارد گارلیک
ادوارد گارلیک یک نویسنده انگلیسی معروف به داستان های ترسناک و عجیب و غریب است. او در سال ۱۹۲۷ در لندن به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۳ در یک تصادف رانندگی جان باخت. او بیش از ۵۰ داستان کوتاه نوشته است که برخی از آنها به فیلم و تلویزیون تبدیل شده اند. یکی از معروف ترین داستان های او “سایه های زیر دریا” است که در آن یک گروه از محققان دریایی با یک موجود عجیب و وحشتناک روبرو می شوند.
داستانی که میخوانید بر اساس الهام از سبک و موضوعات ادوارد گارلیک است. امیدوارم از آن لذت ببرید.
سفر به زمین های بی پایان
فیگور اورجینال ادوارد گارلیک ، مارک یک ماجراجوی بود. او همیشه به دنبال کشف جاهای ناشناخته و مرموز بود. او شنیده بود که در قلب آفریقا، یک منطقه ای وجود دارد که هیچ نقشه ای از آن ندارد و هیچ کس نمی داند چه چیزی در آنجا پنهان است. او تصمیم گرفت که به آنجا سفر کند و راز آن را کشف کند.
او با یک هواپیمای کوچک به یک فرودگاه نزدیک به منطقه مورد نظر رسید و از آنجا با یک ماشین چهار چرخ به سمت جنگل های بی انتها رفت. او یک راهنمای محلی را استخدام کرده بود که او را تا حد ممکن به منطقه ناشناخته هدایت کند. اما راهنما بعد از چند ساعت رانندگی، از ترس واهمه هایی که درباره آنجا شنیده بود، از ادامه سفر منصرف شد و مارک را تنها گذاشت.
مارک از ترک کردن راهنما ناراحت نبود. او فکر می کرد که این یک فرصت عالی برای اثبات شجاعت و کنجکاوی اش است. او با ماشین خود به جلو حرکت کرد و به دنبال هر نشانه ای از زندگی یا تمدن بود. اما هر چه بیشتر می رفت، جنگل ها تاریک تر و بی صدا تر می شدند. او هیچ چیزی جز درختان بلند و پوشیده از خزه و گیاهان عجیب و غریب نمی دید. او حتی حیوانی هم نمی دید یا نمی شنید. انگار که همه چیز در این جنگل مرده بود.
مارک بعد از چند ساعت رانندگی، به یک رودخانه رسید. او تصمیم گرفت که از آنجا عبور کند و به سمت دیگر جنگل برود. او با ماشین خود وارد آب شد و شروع به رانندگی کرد. اما وقتی به وسط رودخانه رسید، یک چیز عجیب اتفاق افتاد. او احساس کرد که ماشین اش دچار چرخش شدید می شود و به زیر آب کشیده می شود. او سعی کرد که از ماشین خارج شود، اما درها و پنجره ها قفل شده بودند. او دید که آب دارد وارد ماشین می شود و او را می خفه می کند. او فریاد زد و به کمک خواست، اما هیچ کس نمی توانست او را بشنود.
مارک فکر کرد که این آخرین لحظات زندگی اش است. اما ناگهان، او احساس کرد که ماشین اش دوباره به سطح آب می رسد و از آب خارج می شود. او دید که درها و پنجره ها باز شده اند و او می تواند از ماشین خارج شود. او با تعجب و شوک از ماشین پرید و به اطراف نگاه کرد. او دید که در یک جای دیگر است. جایی که هیچ شباهتی به جنگل های آفریقا ندارد. جایی که پر از رنگ ها و نورهای درخشان است. جایی که موجودات عجیب و غریبی در آن زندگی می کنند. جایی که مارک هرگز نمی توانست تصورش را بکند.
مارک فهمید که او به یک دنیای دیگر رفته است. یک دنیایی که در زیر رودخانه پنهان بود. یک دنیایی که او نمی دانست چگونه به آن رسیده است و چگونه می تواند از آن خارج شود. او ترسید و گیج شد. او نمی دانست که چه کار کند و به کجا برود. او فقط می دانست که او در یک سفر به زمین های بی پایان گرفتار شده است.
فیگور اورجینال ادوارد گارلیک
محصول کمپانی گوداسمایل (GOOD SMILE)
برند : پاپ آپ پاراده (POPUP PARADE)
نکته مهم : کلیه تصاویر با بکگراند سفید توسط فروشگاه از کالای موجود گرفته شده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.