فیگور اورجینال سوکونا برند باندای

یک پسر به نام ساکویا است که یک نینجا جوان و با استعداد است. او به همراه دوستان و هم‌رزمان خود، در یک روستای مخفی زندگی می‌کند و تحت آموزش استادش، یک نینجا افسانه‌ای به نام هاتوری، قدرت‌های خود را تقویت می‌کند. او همچنین با چالش‌های بسیاری روبرو می‌شود که باید با ذکاوت و شجاعت آن‌ها را حل کند. او هدفش را پیدا کردن پدرش است که سال‌ها پیش ناپدید شده بود و به او یک شمشیر جادویی به نام سایابانگیری به ارث رسانده بود.

ساکویا در یک روز بهاری، در حال تمرین با شمشیر خود بود. او با سرعت و دقت، حرکات مختلف را انجام می‌داد و با شمشیر خود، هوای را برید. او علاقه زیادی به شمشیر داشت و همیشه سعی می‌کرد تکنیک‌های جدید یاد بگیرد. او معتقد بود که شمشیرش، سایابانگیری، یک شمشیر خاص و قدرتمند است که با احساسات او هم‌آهنگ می‌شود. او همچنین از پدرش، که یک نینجا بزرگ بود، الهام می‌گرفت و می‌خواست ردپای او را دنبال کند.

“سلام ساکو. چطوری؟” صدای شاد و دلنشین گفت.

ساکویا با تعجب، به سمت صدا نگاه کرد و یک دختر دیگر را دید که با لباس زرد و سبز رنگ و چشمان آبی، در کنار درخت ایستاده بود. او چنگال‌های تیز و بلند داشت و با لبخند، به ساکو نگاه می‌کرد. او چینار بود. دوست صميمي و هم‌كلاسي ساكويى كه قابليت كنترل حيات خود را دارى.