فیگور اورجینال سینون کاستوم نبرد آلیسیزیشن
سینون و نبرد برای زندگی
فیگور اورجینال سینون کاستوم نبرد آلیسیزیشن ،سینون یک بازیکن حرفه ای بود که در بازی مجازی نبرد آلیسیزیشن شهرت زیادی داشت. او با تفنگ بادی خود، هیکاته، می توانست هر هدفی را از فاصله دور به زمین بکشد. او به خاطر مهارت و زیبایی خود، بسیاری از دوستداران و دشمنان داشت. اما او هیچ کس را به خود نزدیک نمی کرد و تنها به بازی می اندیشید.
یک روز، او یک پیام دریافت کرد که از او دعوت می کرد که در یک مسابقه ویژه شرکت کند. مسابقه ای که برگزار کننده آن یکی از بزرگترین شرکت های تولید بازی مجازی بود. مسابقه ای که جایزه آن یک میلیون دلار و یک تفنگ بادی جدید و منحصر به فرد بود.
مسابقه ای که شرط شرکت در آن این بود که بازیکن باید یک دستگاه جدید را به سر خود متصل کند که او را به یک دنیای مجازی واقع گرایانه تر از هر چیزی که تا به حال دیده بود، ببرد.
سینون بدون تردید پذیرفت. او فکر می کرد که این یک فرصت عالی برای نشان دادن مهارت و قدرت خود است. او دستگاه را به سر خود متصل کرد و وارد بازی شد. او دید که در یک جنگل بزرگ و پر از حیوانات وحشی قرار دارد. او دید که تفنگ بادی خود را همراه دارد، اما بسیار سنگین تر و پیچیده تر از قبل است. او دید که در یک صفحه نمایش کوچک، نام و عکس ۱۰۰ بازیکن دیگر را می بیند که همگی در همان جنگل هستند.
او دید که یک صدای زنانه از بلندگو می گوید: “به مسابقه نبرد آلیسیزیشن خوش آمدید. قوانین ساده است. شما باید بقیه را بکشید یا از آنها فرار کنید. آخرین بازمانده، برنده است. اما یک چیز را فراموش نکنید. این بازی واقعی تر از هر چیزی است که تا به حال تجربه کرده اید. اگر در اینجا بمیرید، در دنیای واقعی هم می میرید. پس مراقب باشید و موفق باشید.”
سینون از شنیدن این حرف ها ترسید. او فکر کرد که این یک شوخی بد است و سعی کرد که از بازی خارج شود. اما او متوجه شد که هیچ راهی برای این کار وجود ندارد. او مجبور بود که در این بازی مرگبار شرکت کند و برای زندگی خود بجنگد. او تصمیم گرفت که از جنگل خارج شود و به دنبال یک مکان امن بگردد. اما در راه، او با چالش ها و خطرات زیادی روبرو شد. او با دیگر بازیکنان که همگی مسلح و خونخوار بودند، مبارزه کرد.
او با حیوانات وحشی که از هر طرف به او حمله می کردند، رویارویی کرد. او با تله ها و کمین هایی که در جنگل پنهان شده بودند، مواجه شد. او با درد و خونریزی و ترس و اضطراب کنار آمد. او با همه چیز جنگید و تنها به یک چیز امیدوار بود: زنده ماندن.
سینون توانست تا آخرین مرحله بازی برسد. او دید که فقط یک بازیکن دیگر باقی مانده است.
یک بازیکنی که او را از ابتدای بازی تعقیب کرده بود. یک بازیکنی که او را از هر فرصتی که داشت، محروم کرده بود. یک بازیکنی که او را از هر کسی که به او نزدیک شده بود، جدا کرده بود. یک بازیکنی که او را از هر چیزی که دوست داشته بود، محروم کرده بود. یک بازیکنی که نامش کیریتو بود.
کیریتو یک بازیکن حرفه ای بود که در بازی مجازی نبرد آلیسیزیشن شهرت زیادی داشت.
او با شمشیر خود، الوسید، می توانست هر هدفی را از نزدیک به زمین بکشد. او به خاطر مهارت و شجاعت خود، بسیاری از دوستداران و دشمنان داشت. اما او هیچ کس را به خود نزدیک نمی کرد و تنها به بازی می اندیشید.
کیریتو هم مثل سینون، در مسابقه نبرد آلیسیزیشن شرکت کرده بود. او هم مثل سینون، از واقعیت بازی ترسیده بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.