فیگور ایتاچی کلاه حصیری ترکیب رزینی

فیگور ایتاچی کلاه حصیری ترکیب رزینی

ایتاچی  یک شخصیت محبوب از انیمه «ناروتو» بود که یک نینجا با استعداد و قدرتمند بود. او عضو گروه آکاتسوکی شده بود و با دشمنان ناروتو مبارزه می‌کرد.

اما در واقع او یک جاسوس بود که برای محافظت از روستای خود، از داخل گروه آکاتسوکی اطلاعات می‌داد. او همیشه از خانواده و برادرش ساسوکه مراقبت می‌کرد و از او خوشحال بود. او دوست داشت که با مشتریان فروشگاه صحبت کند و از آن‌ها بپرسد که چه خبرهایی از دنیای نینجا دارند. او همچنین به دنبال یک خانواده بود که او را بخرند و به خانه‌شان ببرند.

روزی، یک دختر جوان به نام مریم وارد فروشگاه شد. او یک طرفدار بزرگ انیمه بود و به دنبال فیگورهای اورجینال می‌گشت. وقتی چشمش به ایتاچی افتاد، نمی‌توانست باور کند که چه چیزی را می‌بیند. او سریعاً به سمت ایتاچی رفت و از فروشنده پرسید که آیا این فیگور اورجینال است یا نه.

فروشنده گفت که بله، این یک فیگور اورجینال برند باندای است که با کیفیت بالا ساخته شده است. او همچنین گفت که این فیگور یک ویژگی خاص دارد: او می‌تواند حرف بزند!

مریم شگفت‌زده شد و نمی‌دانست که چه باید بگوید. او به ایتاچی نگاه کرد و دید که ایتاچی هم به او لبخند می‌زند و می‌گوید: «سلام، من ایتاچی هستم. خوشحالم که با تو آشنا شدم. تو را دوست دارم.»

مریم احساس عشق و ارادت کرد و گفت: «سلام، من مریم هستم. من هم خوشحالم که با تو آشنا شدم. تو را هم دوست دارم.» ایتاچی گفت: «واقعاً؟ پس چرا من را نمی‌خری؟ من می‌خواهم با تو بروم و خانواده‌ای داشته باشم.» مریم گفت: «چرا که نه؟ من هم می‌خواهم با تو بروم و عشقمان را ادامه بدهیم.» او به فروشنده گفت که می‌خواهد ایتاچی را بخرد و پولش را پرداخت کرد. فروشنده از او تشکر کرد و گفت که امیدوار است که از خریدش راضی باشد.

مریم ایتاچی را در دستش گرفت و به سمت خروجی رفت. ایتاچی از شادی جیغ زد و گفت: «بالاخره خانواده‌ای پیدا کردم! ممنونم مریم، تو بهترین چیزی هستی که تا حالا به من اتفاق افتاده است.» مریم گفت: «خواهش می‌کنم ایتاچی، تو هم بهترین چیزی هستی که تا حالا به من اتفاق افتاده است.» آن‌ها با هم خندیدند و دست در دست به سمت خانه مریم رفتند. آن‌ها می‌دانستند که از این به بعد همیشه با هم خواهند بود و عشق‌های زیادی را با هم تجربه خواهند کرد.