فیگور راک لی هفت دروازه تای جوتسو
راک لی یکی از شاگردان گای سنسی است که تنها مهارت او در تای جوتسو است. او برای اینکه بتواند با دیگر نینجاها رقابت کند، تمرینات سختی را انجام می دهد و به هشت دروازه چاکرا دسترسی پیدا می کند. هشت دروازه چاکرا هشت نقطه ای هستند که جریان چاکرا را محدود می کنند.
با باز کردن هر دروازه، قدرت، سرعت و استقامت نینجا افزایش می یابد، اما به قیمت آسیب دیدن بدن و احتمال مرگ. راک لی تاکنون توانسته است پنج دروازه را باز کند و در مبارزات مهمی از آنها استفاده کرده است. اما او همیشه خواهان باز کردن همه هشت دروازه و رسیدن به حداکثر قدرت خود بوده است.
داستان من از این قرار است که راک لی در یک ماموریت با گای سنسی و دو هم تیمی دیگرش، نیجی و تن تن، به یک روستای دور افتاده می رود. در آنجا، آنها با یک گروه از نینجاهای دشمن روبرو می شوند که قصد دارند روستا را نابود کنند. راک لی برای محافظت از روستا، تصمیم می گیرد با رهبر آنها، یک نینجا قدرتمند و ماهر در نینجاتسو، مبارزه کند.
او می داند که اگر بخواهد برنده شود، باید هشت دروازه را باز کند. اما او همچنین می داند که این کار ممکن است جانش را بگیرد. او با خود می گوید که این فداکاری ارزش دارد، چون او یک نینجا است و باید وظیفه اش را انجام دهد. او همچنین می خواهد به گای سنسی، که همیشه به او اعتماد کرده است، افتخار کند.
راک لی با اعلام نام خود و رقیبش، مبارزه را آغاز می کند. او با سرعت به سمت دشمن حمله می کند و با ضربات تای جوتسو اش سعی می کند آن را شوکه کند. اما دشمن با استفاده از نینجاتسو های مختلف، حملات راک لی را دفع می کند و به او ضربه هایی می زند که او را زخمی می کنند.
راک لی متوجه می شود که او باید دروازه های چاکرا را باز کند. او اولین دروازه را باز می کند و قدرت اش افزایش می یابد.
او دوباره به سمت دشمن حمله می کند و این بار موفق می شود چند ضربه به او برساند. اما دشمن همچنان مقاومت می کند و با نینجاتسو های جدیدی، راک لی را متعجب می کند. راک لی می فهمد که او باید دروازه های بعدی را هم باز کند. او دومین، سومین و چهارمین دروازه را باز می کند و قدرت، سرعت و استقامت اش بیشتر می شود. او حملاتی را شروع می کند که دشمن را به عقب می اندازد و او را مجبور می کند دفاع کند.
اما دشمن همچنان از شکست ناامید نمی شود و با استفاده از نینجاتسو های پیچیده تری، راک لی را مورد حمله قرار می دهد. راک لی می بیند که بدنش خونی شده است و احساس درد می کند.
او می داند که او باید دروازه های پنجم، ششم و هفتم را هم باز کند. او با تمام توان خود، این کار را انجام می دهد و قدرت اش به حدی می رسد که دشمن را به زانو در می آورد.
او با استفاده از تکنیک های تای جوتسو ای که فقط او و گای سنسی می دانند، دشمن را می زند و او را شکست می دهد. اما او همچنان راضی نیست و می خواهد به حداکثر قدرت خود برسد.
او می گوید که او باید هشتمین و آخرین دروازه را باز کند. او می داند که این کار ممکن است مرگ او را به دنبال داشته باشد، اما او ترسی ندارد. او می گوید که او یک نینجا است و باید به رویای خود برسد.
او می گوید که او یک نینجا است و باید به گای سنسی، که همیشه به او اعتماد کرده است، افتخار کند. او هشتمین دروازه را باز می کند و قدرت اش به سطحی می رسد که هیچ کس نمی تواند با او مقایسه شود.
او با استفاده از تکنیک نهایی تای جوتسو، دشمن را می کشد و روستا را نجات می دهد. اما او همچنان از زندگی نمی گذرد و با لبخندی روی صورتش، می میرد. او می میرد، اما به عنوان یک قهرمان
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.