فیگور ری سری ناکجاآباد موعود

فیگور ری سری ناکجاآباد موعود ؛ ری یک پسر ۱۲ ساله بود که در یک یتیمخانه به نام ناکجاآباد زندگی می کرد. او با دوستانش اما و نورمن، بازی می کرد و درس می خواند و زندگی شاد و آرامی داشت. اما یک روز، همه چیز تغییر کرد. او شاهد شد که چگونه یکی از بچه های یتیمخانه به نام کانی به جای اینکه به خانواده جدیدش بپیوندد، توسط شیاطین خورده شود. او متوجه شد که یتیمخانه در واقع یک مزرعه پرورش انسان برای شیاطین است و مادر، مربی آن ها، در واقع یک خائن است.

فیگور ری سری ناکجاآباد موعود ، اما و نورمن تصمیم گرفتند که با هم فرار کنند و به دنیای انسان ها بروند. اما این کار آسان نبود. آن ها باید رازهای تاریک یتیمخانه را کشف کنند، با موانع فراوان روبرو شوند و از دست مادر و شیاطین فرار کنند. آن ها همچنین باید سعی کنند که بقیه بچه های یتیمخانه را هم با خود ببرند. آن ها میدانستند که این ماموریت خطرناک است، اما آن ها عزم خود را جزم کرده بودند.

آن ها با استفاده از هوش، شجاعت و همکاری خود، توانستند به مرحله آخر فرار خود برسند. آن ها با استفاده از چتر های ساخته شده توسط نورمن، از دیوار بلند یتیمخانه پرواز کردند و به جنگل فرود آمدند. آن ها با خوشحالی و تعجب دیدند که دور و برشان پُر از حیات وحش است.