فیگور سابیتو سایز بزرگ ایستاده

فیگور سابیتو سایز بزرگ ایستاده یک پسر نوجوان بود که در یک روستای کوچک زندگی می‌کرد. او یک شمشیرزن ماهر و شجاع بود که هدفش این بود که بهترین شمشیرزن دنیا شود. او همچنین یک دلسوز و مهربان بود که به دیگران کمک می‌کرد و از ضعیفان دفاع می‌کرد. او با پدر و مادر و خواهر کوچکش در یک خانه ساده ولی گرم و صمیمی زندگی می‌کرد.

روزی، سابیتو در حال تمرین با شمشیرش بود که صدای فریاد از روستا شنید. او به سمت صدا رفت و دید که گروهی از راهزنان به روستا حمله کرده‌اند و در حال آتش زدن خانه‌ها و غارت مال و جان مردم هستند. او با تعجب و خشم دید که راهزنان با شمشیر و تیر و کمان، به زنان و کودکان حمله می‌کنند و آن‌ها را مجروح یا کشته می‌کنند. او دید که بعضی از روستاییان سعی می‌کنند که با استفاده از اسلحه‌های ساده، دفاع کنند، اما بسیار ضعیف و ناتوان هستند.

سابیتو تصمیم گرفت که به روستاییان کمک کند و با راهزنان مبارزه کند. او با شجاعت به سمت راهزنان دوید و با شمشیرش، به آن‌ها حمله کرد. او با قدرت و مهارت بالا، تعداد زیادی از راهزنان را شکست داد و آن‌ها را فراری داد. او همچنین به زخمی‌های روستا کمک کرد و آتش‌های خاموش کرد. او با عزم و اراده، تلاش کرد که روستای خود را نجات دهد.