فیگور ساسوری سری نه آکاتسوکی
ساسوری یکی از اعضای آکاتسوکی بود که به عنوان یک نابغه در هنر عروسکسازی شناخته میشد. او تمام بدن خود را به جز قلبش را به عروسک تبدیل کرده بود و میتوانست با استفاده از چاکراش هزاران عروسک را کنترل کند. او از دهکدهٔ شنی فرار کرده بود و به آکاتسوکی ملحق شده بود.
او در آکاتسوکی با دئیدارا، یک هنرمند بمبگذار، همتیمی بود. او و دئیدارا اغلب با هم درگیر میشدند و نظرات متفاوتی دربارهٔ هنر داشتند. ساسوری معتقد بود که هنر باید برای همیشه باقی بماند و دئیدارا معتقد بود که هنر باید لحظهای و منفجر شونده باشد.
یک روز، آکاتسوکی به آنها دستور داد که به دنبال گائارا، کازکاگه شنی و جینچوریکی شوکاکو، یکی از هیولاهای دمدار، بروند. آنها به دهکدهٔ شنی رفتند و با گائارا و نینجاهای دیگر مبارزه کردند. ساسوری با ساکورا هارونو و چیو، مادربزرگش، روبرو شد. او به آنها نشان داد که چگونه بدن خود را به عروسک تبدیل کرده و چگونه میتواند با استفاده از سلاحها و سمهای مختلف حریفانش را شکست دهد.
ساکورا و چیو با همکاری و هوشمندی توانستند ساسوری را متوقف کنند و قلبش را از بین ببرند. اما ساسوری قبل از مرگ، به آنها یک راز بزرگ گفت. او گفت که او یک جاسوس در دهکدهٔ کونوها دارد که هر ده سال یک بار با او ملاقات میکند.
او گفت که اگر آنها بخواهند بدانند که جاسوس کیست، باید ده روز دیگر به یک پل مشخص بروند. او گفت که این را به عنوان یک هدیه آخر برای مادربزرگش میگوید، چون او تنها کسی بود که او را دوست داشت.
ساکورا و چیو از شنیدن این حرف شوکه شدند. آنها تصمیم گرفتند که این اطلاعات را به ناروتو و بقیه بگویند و برای پیدا کردن جاسوس آماده شوند. اما آنها نمیدانستند که ساسوری دروغ میگفت و این را فقط برای گمراه کردن آنها از هدف اصلی آکاتسوکی میگفت.
او هیچ جاسوسی نداشت و فقط میخواست زمان بیشتری برای دزدیدن هیولاهای دمدار به دست آورد. او همچنین میخواست با این کار، به دئیدارا اثبات کند که هنر او برای همیشه باقی میماند و توانایی تغییر سرنوشت را دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.