فیگور نیکو روبین بزرگ آرک وانو

فیگور نیکو روبین بزرگ آرک وانو

فیگور نیکو روبین بزرگ آرک وانو یکی از اعضای تیم کلاه‌های کاهی بود که به جزیره وانو رسیده بودند. او علاقه زیادی به تاریخ و باستان‌شناسی داشت و می‌خواست از فرصت استفاده کند و بیشتر درباره فرهنگ و سنت‌های این جزیره بداند. او به همراه بروک و فرانکی به شهر اوکوبوره رفت و در آنجا با یکی از نینجاهای شوگون وانو به نام رایزو آشنا شد. رایزو از روبین خواست که با او به مخفیگاه نینجاها بیاید و به او یک چیز مهم نشان دهد.

روبین با کنجکاوی از پیشنهاد رایزو پذیرفت و با او به یک معبد قدیمی رفت که در زیر زمین بود. در آنجا رایزو به روبین یک پونه‌گلیف نشان داد که بر روی دیوار حک شده بود. روبین با تعجب و شگفتی به آن نگاه کرد و متوجه شد که آن یکی از پونه‌گلیف‌های رودرا بود که از جمله مهم‌ترین منابع تاریخی در دنیای وان پیس بودند.

روبین با استفاده از توانایی خود که از خوردن میوه شیطانی زوان نوع هانا هانا بدست آورده بود، چندین دست از بدنش درآورد و با آن‌ها متن پونه‌گلیف را خواند. او متوجه شد که آن پونه‌گلیف حاوی اطلاعاتی درباره جزیره رافتل بود که مکان گنجینه وان پیس بود.

روبین از خوشحالی فریاد زد و از رایزو تشکر کرد. او گفت که این یکی از بزرگ‌ترین کشف‌های علمی زندگی‌اش بود و از رایزو خواست که به او اجازه دهد که این پونه‌گلیف را کپی کند و به دوستانش نشان دهد.

رایزو با لبخند گفت که این پونه‌گلیف یکی از میراث‌های قدیمی شوگون‌های وانو بوده و از آن به عنوان یک نشانه افتخار محافظت می‌کردند. او گفت که او و دیگر نینجاها به دستور شوگون فعلی اوروچی مامور شده بودند که این پونه‌گلیف را از دسترس دشمنان دور نگه دارند.

اما او گفت که او و دیگر نینجاها در واقع به طور مخفیانه با شوگون سابق اون و پادشاه سابق کوزوکی به نام اودن همدست بودند و می‌خواستند که اوروچی را سرنگون کنند و وانو را آزاد کنند. او گفت که اودن یکی از اعضای تیم دزدان دریایی راجر بود که اولین و تنها تیمی بود که توانسته بود به رافتل برسد و از راز وان پیس باخبر شود.

او گفت که اودن قبل از مرگش به او و دیگر نینجاها دستور داده بود که اگر روزی کسی بیاید که بتواند پونه‌گلیف رودرا را بخواند، به او اعتماد کنند و به او کمک کنند تا به رافتل برسد. او گفت که روبین اولین کسی بود که این توانایی را داشت و او را به عنوان یک متحد قلبی می‌پذیرفت.

روبین از شنیدن این حرف‌ها بسیار متعجب و هیجان‌زده شد. او گفت که او همیشه خواسته بود که بتواند راز تاریخ دنیا را کشف کند و به رویای اودن ادامه دهد. او گفت که او و دوستانش هم به دنبال وان پیس بودند و می‌خواستند که به رافتل برسند. او گفت که او به رایزو اعتماد می‌کند و می‌خواهد که با او همکاری کند تا وانو را نجات دهد و به رویای اودن برسد.

رایزو با شادی دست روبین را فشرد و گفت که او خوشحال است که چنین دوستی پیدا کرده است. او گفت که او و دیگر نینجاها در حال برنامه‌ریزی برای یک شورش علیه اوروچی بودند و به کمک روبین و دوستانش نیاز داشتند.

او گفت که او به روبین اطلاعاتی درباره نقشه شورش و نیروهای مخالف اوروچی می‌دهد و از او می‌خواهد که به دوستانش برساند. او گفت که آنها باید همه با هم همکاری کنند تا بتوانند وانو را از چنگال اوروچی و کایدو که یکی از یونکوها بود، رها کن