فیگور گوبلین کش کپی برند پاراده
گوبلین کش، یک مرد جوان و سرسخت بود که هدفش فقط کشتن گوبلینها بود. او با تحقیر به سایر موجودات نگاه میکرد و فقط به خودش اعتماد داشت. او با استفاده از تجهیزات ساده ولی مؤثر خود، توانسته بود گوبلینهای زیادی را نابود کند و شهرت زیادی به دست آورد. اما او همچنان از گذشته تاریک خود رنج میبرد.
او در کودکی، شاهد قتل خانواده و دوستانش توسط گوبلینها بود و خودش نیز تقریباً کشته میشد. این حادثه، باعث شد او به گوبلینها نفرت فراوان داشته باشد و تصمیم گرفت تا همه آنها را از بین ببرد.
گوبلین کش، یک روز با یک پادشاه به نام آرتور ملاقات کرد. آرتور، پادشاه یک کشور بزرگ و قدرتمند بود که با مشکلات زیادی روبرو بود. او به گوبلین کش گفت که گوبلینهای زیادی به سرزمینش حمله کردهاند و شهروندان و سربازان زیادی را کشته و ربودهاند.
او به گوبلین کش پیشنهاد داد که به او کمک کند تا گوبلینها را شکست دهد و مردمش را نجات دهد. او به گوبلین کش قول داد که در عوض، به او پول، زمین و عنایت زیادی خواهد داد.
گوبلین کش، با تفکر، پذیرفت. او فکر کرد که این فرصت خوبی است برای کشتن گوبلینهای بیشتر و همچنین به دست آوردن منابع لازم برای جنگیدن. او با پادشاه همراه شد و به سمت قلعه گوبلینها حرکت کرد.
در راه، او با چالشهای زیادی روبرو شد. از جمله، حملات گروههای گوبلین، تلههای مخفی، جادوگران شرور و حتی خائنان در میان سربازان پادشاه.
اما گوبلین کش با استفاده از مهارت، هوش و شجاعت خود، توانست همه مشکلات را حل کند و به مقصد برسد.
در قلعه گوبلینها، گوبلین کش با رئیس گوبلینها به نام گراک مواجه شد. گراک، یک گوبلین بزرگ و قوی بود که دارای تاج و عصای جادویی بود. او توانسته بود با استفاده از جادو، گوبلینهای خود را قویتر و هوشمندتر کند و به سرزمینهای دیگر حمله کند.
او به گوبلین کش گفت که او را شناخته است و از او تحسین میکند. او به گوبلین کش پیشنهاد داد که به سمتش بیاید و با هم همکاری کنند. او به گوبلین کش گفت که اگر با او همکاری کند، به او قدرت، ثروت و زنان زیادی خواهد داد.
گوبلین کش، با خشم و نفرت، رد کرد. او به گراک گفت که او هیچ وقت با گوبلینها همکاری نخواهد کرد و تنها هدفش نابودی آنها است. او به گراک چالش داد و گفت که حالا زمان آن است که ببیند که چه کسی قویتر است.
گراک با خنده پذیرفت و گفت که حالا زمان آن است که گوبلین کش ببیند که قدرت واقعی گراک چیست.
گراک با فشار دادن عصای خود، حالت نهایی خود را فعال کرد. این حالت، حالت گراک شیطان بود. در این حالت، گراک به یک مخلوق شیطانی تبدیل شد که پروانههای سیاه رنگ در پشتش دیده میشد.
گراک با این حالت، قدرت و سرعت خود را به حد نامحدود افزایش داد و جادوهای تاریک و خطرناک را به کار برد. او با یک حرکت، قلعه را به آتش کشید و سربازان پادشاه را سوزاند. او با یک ضربه، زمین را لرزاند و شکافهای عمیق در آن ایجاد کرد.
او با یک نگاه، رعب و وحشت در دل گوبلین کش انداخت و تمام خاطرات تلخ او را به چشمانش نشان داد. گراک با تحقیر به گوبلین کش گفت که حالا زمان آن است که تسلیم شود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.