فیگور یوریئیچی حالت ایستاده

فیگور یوریئیچی حالت ایستاده ، یوریئیچی یکی از شخصیت‌های محبوب انیمه بلیچ بود. او یک شینیگامی یا روح سرباز بود که با قدرت‌های خاصی مبارزه می‌کرد. او دوست داشت با شمشیرش که زانگتسو نام داشت، بجنگد و دشمنانش را شکست دهد. او همچنین توانایی تبدیل شدن به یک حالت قدرتمند‌تر را داشت که در آن موهایش سفید و چشم‌هایش قرمز می‌شد. این حالت را بانکای نامیدند.

روزی روزگاری، یوریئیچی با یک دشمن قدرتمند روبرو شد. او یک ارانکار بود که یک روح هیولا بود که از ترکیب روح‌های مختلف به وجود آمده بود. او قدرتی فوق‌العاده داشت و یوریئیچی را به چالش کشید. او گفت: «تو کی هستی؟»

یوریئیچی با لبخندی گفت: «من یوریئیچی هستم. تو کی هستی و چه می‌خواهی؟»

ارانکار با خنده‌ای بلند گفت: «من اولترا هستم. من یک ارانکار هستم که از ترکیب چندین روح قوی به وجود آمده‌ام. من به دنبال قدرت هستم و هر کسی که در راهم باشد را نابود می‌کنم. تو هم یکی از آن‌ها هستی.»

یوریئیچی با شوق گفت: «واقعا؟ پس تو یک چالش بزرگ برای من هستی. من هم دوست دارم قدرتم را نشان بدهم. من هم دوست دارم با تو بجنگم.»

اولترا با خشم گفت: «با من بجنگی؟ تو فکر می‌کنی می‌تونی با من بجنگی؟ تو فقط یک شینیگامی ضعیف و بی‌معنی هستی. تو هیچ وقت نمی‌تونی به سطح من برسی. تو هیچ وقت نمی‌تونی من را شکست بدی. تو فقط یک زباله هستی که باید از بین بره.»

یوریئیچی با جدیت گفت: «خب، پس بیا ببینیم که چه می‌شه. من از تو نمی‌ترسم. من از هیچ چیز نمی‌ترسم. من آماده‌ام.»

اولترا با خشم گفت: «خوب، پس بیا. من هم آماده‌ام. من نشانت می‌دم که چه کسی قوی‌تره. من نشانت می‌دم که چه کسی ارانکاره. من نشانت می‌دم که چه کسی اولتراست.»

و اینگونه بود که جنگی سخت و خونین بین یوریئیچی و اولترا شروع شد. یک جنگی که تاریخ را تغییر می‌داد. یک جنگی که سرنوشت را مشخص می‌کرد. یک جنگی که فیگور یوریئیچی حالت ایستاده را به وجود آورد.