فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس

8,490,000 ریال

فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس

نام انیمه : وان پیس

نام کاراکتر : میهاگ چشم شاهینی

دسته بندی : اکشن فیگور – انیمه

ارتفاع : 15 سانت

توضیحات :  به همراه جعبه  مقوایی

جنس : PVC

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: P016N09 دسته: , , برچسب:
توضیحات
فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس

فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس مانند یک پرندهٔ بزرگ و زیبا بود که در کوه‌های بلند زندگی می‌کرد. او دارای چشمان شاهینی بود که می‌توانست از دور به هر جزئی از زمین نگاه کند. او عاشق پرواز بود و همیشه به دنبال ماجراجویی‌های جدید بود. او با دوستانش، سورن و لینا، که همچنین پرنده‌های بزرگ و قوی بودند، همراه بود و با آن‌ها بازی می‌کرد.

روزی، فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس  تصمیم گرفت که به دنبال یک صخرۀ عظیم برود که در وسط دریاچۀ نزدیک قرار داشت. او شنیده بود که این صخرۀ چشم‌انداز زیبایی دارد و محل زندگی بسیاری از حیوانات است. او خواست که از نزدیک این صخرۀ را ببیند و شاید حتی روی آن فرود آید. او به دوستانش گفت که قصد دارد به سفر برود و آن‌ها را دعوت کرد که با او همراه شوند. سورن و لینا هم موافق شدند و با هم به راه افتادند.

آن‌ها با پرواز در آسمان، به سمت صخرۀ عظیم حرکت کردند. آن‌ها از روی ابر‌ها، به مناظر زیرین نگاه می‌کردند و لذت می‌بردند. آن‌ها گلولۀ آب را دیدند که در خورشید درخشان می‌کرد. آن‌ها جزیرۀ سبز را دیدند که با درختان و گل‌های رنگین پُر شده بود. آن‌ها روستای کوچک را دیدند که با خانۀ‌های سادۀ چوبین ساخته شده بود. آن‌ها حسادت به افراد روستا نکردند، چون آن‌ها عشق پرواز را نمی‌فهمیدند.

بالأخرة، آن‌ها به صخرۀ عظیم رسیدند. آن‌ها با تعجب به بلندای و عظمت آن نگاه کردند. صخرۀ سفید و صاف بود و در مقابل آب فروزان می‌لرزید. روی صخرۀ، حفرات و شکاف‌های عمیق بود که جایگاه حیات وحش مختلف بود. آن‌جا پرنده‌، مار، خفاش، خزنده و حشرات زیادی زندگی می‌کردند. صخرۀ پُر از صدای جیرجیرک، جغجغۀ پرنده و زمزمۀ آب بود.

فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس ، سورن و لینا با شادی دور صخرۀ پرواز کردند و از نزدیک آن را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها حیوانات مختلف را دیدند و با بعضی از آن‌ها ارتباط برقرار کردند. آن‌ها از صخرۀ به عنوان یک بازیگاه استفاده کردند و با هم بازی کردند. میهاگ به یک حفرۀ بزرگ رسید که به نظر می‌آمد که خالی است. او تصمیم گرفت که داخل آن برود و ببیند چه چیزی در آن است. او به دوستانش گفت که منتظرش باشند و سپس وارد حفرۀ شد.

فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس  با تعجب دید که داخل حفرۀ، یک پرندهٔ عظیم و مهیب است که در خواب است. او فوراً متوجه شد که این پرندهٔ، هیچ کس دیگری نیست جز گارودا، پادشاه پرنده‌ها. گارودا یک پرندهٔ افسانه‌ای بود که قدرت و شکوه فوق‌العاده‌ای داشت. او دارای بال‌های بزرگ و تیغ‌وار، نقش‌های زرد و قرمز روی بدنش، چشمان شاهینی و منقار تیز بود. او محبوب خدایان بود و مورد احترام تمام موجودات زنده بود.

میهاگ با ترس و هیجان به گارودا نگاه کرد. او هرگز فکر نمی‌کرد که چنین موجود عظیم و باشکوهی را از نزدیک ببیند. او خواست که به سمت گارودا حرکت کند و شاید حتی لمسش کند، اما در عین حال می‌ترسید که او را بیدار کند و خشمگینش کند. او در تعارض با خودش بود و نمی‌دانست چه کار کند.

آن‌جا، سورن و لینا منتظر میهاگ بودند. آن‌ها نگران شده بودند که چرا میهاگ برنگشته است. آن‌ها تصمیم گرفتند که به دنبال او بروند و ببینند چه اتفاقی افتاده است. آن‌ها به سمت حفرۀ رفتند و دیدند که میهاگ در داخل آن است. آن‌ها صدایش را زدند و از او خواستند که بیاید بیرون. میهاگ صدای آن‌ها را شنید، اما نتوانست جواب دهد.

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فیگور میهاگ چشم شاهینی روی صخره سری وان پیس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *