فیگور مادارا جینچوریکی با پایه رینگان

مادارا وقتی «جینچوریکیِ ده‌دُم» (Jūbi Jinchūriki) می‌شود، قوی‌ترین نسخه‌ی خودش در کل ناروتو شیپودن است:

چطور جینچوریکی شد

در جنگ جهانی چهارم شینوبی، دم‌دُم‌ها را یکی‌یکی جذب کرد و با ادغام چاکرای آن‌ها «ده‌دُم» را در بدنش مُهر کرد. نتیجه‌اش جهش مستقیم به سطح ششم راه (Six Paths) بود.

نشانه‌های ظاهری

شنل چاکرای ششم راه، شاخ‌مانندهای روی سر، و «رینگانِ شش‌تومائه» روی پیشانی‌اش که در این مرحله به «رینگانِ شَرینگان/رینگانِ تومائه‌دار» (Rinne Sharingan) می‌رسد—چشمی که ابزار اصلی «تسوکیومیِ بی‌نهایت» است.

توانایی‌های کلیدی

سن‌جوتسوِ ششم راه: چاکرایی الهی که قدرت، سرعت، ادراک و پایداری‌اش را به‌طرز مضحکی بالا می‌برد.

گوی‌های حقیقت‌جو (Gudōdama): کره‌های سیاه که هر نین‌جوتسوی معمولی را خنثی و پاک می‌کنند، شکل‌پذیرند و برای حمله/دفاع به کار می‌روند.

پرواز، بازسازی سریع، استقامت عظیم و تسلط گسترده بر تمام تبدیلات طبیعت چاکرا.

لیمبو: زندان مرزی: دنیاهای سایه‌ای نامرئی از خود ایجاد می‌کند که هم‌زمان حمله می‌کنند؛ فقط دارندگان نیروی ششم راه می‌توانند آن را ببینند یا به آن دست بزنند.

تسوکیومیِ بی‌نهایت: با گشودن چشم پیشانی و بازتاباندن آن از ماه، کل جهان را در توهم ابدی می‌اندازد.

چرا تقریباً شکست‌ناپذیر بود؟

ترکیب سن‌جوتسوِ ششم راه + گودوداماها باعث می‌شد بیشتر حملات بی‌اثر شوند؛ سرعت و ادراک او حتی در برابر کاگه‌ها و جینچوریکی‌های دیگر دست‌بالا بود.

نقطه‌ضعف‌ها و شکست

فقط قدرت‌های هم‌سطح ششم راه (چاکرای حکیمِ شش‌راه) می‌توانستند به او آسیب واقعی بزنند؛ به همین دلیل تکنیک‌های ناروتو (مود ششم راه) و ساسکه (رینگان + امضای حکیم) رویش کارگر بود.

در نهایت بلک زِتسو به او خیانت کرد و با استفاده از بدن مادارا، کاگویا اوتسوتسوکی را احیا نمود؛ عملاً پایان کار فرم جینچوریکیِ مادارا همین خیانت بود، نه شکست مستقیم در نبرد.