فیگور چراغدار ساسکه پایه رزینی

فیگور چراغدار ساسکه پایه رزینی  یک پسر نوجوان بود که در یک دانشگاه معتبر تحصیل می‌کرد. او یک دانش‌آموز باهوش و موفق بود که همه از او تحسین می‌کردند. اما ساسکه یک راز بزرگ داشت. او یک چراغدار بود. یعنی یک نفر که با استفاده از قدرت خاص خود، می‌توانست به دنبال عدالت برود و جنایتکاران را مجازات کند. ساسکه با نام مستعار سایا، شناخته می‌شد. او با استفاده از چراغ قوه‌ای که در آن قدرتش نهفته بود، می‌توانست نور را به شکل‌های مختلف تغییر دهد و با آن حمله یا دفاع کند.

ساسکه همیشه به دنبال ردپای جنایتکاران بود و آن‌ها را شناسایی و دستگیر می‌کرد. او فقط به پلیس اعتماد نمی‌کرد و فکر می‌کرد که خودش باید عدالت را اجرا کند. اما زندگی ساسکه تغییر کرد وقتی که با یک دختر به نام مای آشنا شد. مای یک دختر شاد و خوش‌گذرون بود که در همان دانشگاه تحصیل می‌کرد. او علاقه‌مند به انیمه و مانگا بود و همیشه به ساسکه پیشنهاد می‌داد که با هم ببینند یا بخوانند. ساسکه در ابتدا از مای فاصله می‌گرفت و فکر می‌کرد که او یک دختر بچگانه و سطحی است. اما به مرور زمان، ساسکه علاقه‌مند به شخصیت و رفتار مای شد و عاشق او شد.

مای هم عاشق ساسکه شد و به او پیشنهاد داد که با هم قرار بگذارند. ساسکه قبول کرد و با مای به سینما، رستوران، پارک و … رفت. آن‌ها لحظات خوش و خوشحالی را با هم تجربه کردند. ساسکه فکر کرد که شاید بتواند راز خود را به مای بگوید و از او حمایت بخواهد.